با توجه به لزوم برنامه ریزی های دقیق جهت پیشبرد اهداف آموزش ابتدایی و نظر به کیفی نمودن آموزش در سیستم ارزشیابی کیفی توصیفی نظرات و پیشنهاد های شما می تواند راهگشای خوبی برای تحقق اهداف آموزش و پرورش باشد بنابر این همکاران می توانند از طریق همین وبلاگ یا از طریق پست الکترونیک که در وبلاگ درج شده است ما را از راهنمایی ها پیشنهاد ها و نظرات آموزشی خود بهره مند سازند با تشکر

۰ ۹۴/۰۵/۰۸

رحیمی

نظرات (۹)

۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۱

مدیر

سلام وعرض ادب و احترام بخشنامه گذاشته اید که معاون معرفی کنید اما عملا دست مدیرا را بسته اید خیلی ببخشید اما میخواهید اونایی را که دوست نداید از صحنه خارج کنید پس خودتون معاون بذارید دیگه از ما مدیرا نخواهید معرفی کنیم

پاسخ:
سلام همکار محترم شما به عنوان مدیر حق دارید هر کسی را انتخاب و معرفی کنید اما قانون هم به کمیته انتصابات حق داده از بین افراد معرفی شده خود شما ،یکی را انتخاب کنند با تشکر رحیمی

۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۴

همکار

سلام وعرض ادب ممنون از وبلاک خیلی خوبتون به نظر من درسته که کمیته انتصابات هم در تعیین معاونین آموزشی دخالت داشته باشه تا مدیران هر کسی را که دلشون خواست معاون انتخاب نکنند بعد با هم دست یکی کنند هر ساعتی خواستند تشریف بیارن مدرسه معلمین اعتراض میکردند من با مدیر هما هنگم عبن واقعیت که امسال من تجربه کردم به امید روزی که همه ما از جمله خود من بچه های مردم را مثل بچه های خودمون بدونیم مخصوصا دختران ابتدایی

۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۹

همکار

باسلام زمان سازماندهی را در صفحه اول سایت اصلاح کنید نشانه بی توجهی چه کسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من، شما،مسئول روابط عمومی ،جناب خان

پاسخ:
سلام متاسفانه مسئول سایت اداره حضور نداشتند اما در بخشنامه ارسالی به مدارس و نیز وبلاگ آموزش ابتدایی اصلاحیه درج شده است

۲۹ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۱

دوست

وافعا جای بسی تاسف است که آموزش و پرورش فرمایشی و روابطی شده ای کاش کمی بارعلمی و کار برای راس امور در نظر گرفته میشد ای کاش ...اما این یک آرزوی دست نایافتنی است

۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۴۳

همکار

وب قشنگ وپرمحتوایی داریدالهی خیرببینی کارشناس عزیز بااین همه زحمت خیلی بزرگواری

۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۴۱

با سلام و احترام ممنون از وبلاگتون چه جور می تونیم مطلب بذاریم البته با اجازه مدیر وبلاگ

پاسخ:
سلام ضمن تشکر از شما به اطلاع می رساند از طریق ارسال نظر یا ز طریق آدرس ایمیلی که در صفحه نخست وبلاگ ست می توانید با ما در ارتباط باشید

۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۱۵

همکار

مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:

«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»

چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».

مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»

چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»

مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟

چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم

مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.

شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.

از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»

پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»

مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست

تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟

چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،

با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش

زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »

به نام خدای آن چوپان ...

گاهی دعای یک دل صاف،ازصدنماز یک متظاهر به دین با دلی پرآشوب بهتراست..

۱۱ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۱۱

اموزگار

با سلام وادب وممنون از مطالب آموزندتون تحت تاثیر قرار گرفتم دل صاف........آیا واقعا تو این زمونه پیدا میشه؟

۱۴ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۷

دانشجوی استاد

اسناد شایسته و توانمند اردوان رحیمی به ملکوت اعلی پیوست شادی روحش فاتحه و صلوات . اللهم صل علی محمد و ال محمد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد